احمدی اردکانی، محمدرضا (1 خرداد ۱۳۴۳-۲۱ بهمن ۱۳۶۴)، مسئول شناسایی گردان امام علی(ع) تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
محمدرضا احمدی در محلۀ میدانقلعة شهر اردکان* واقع در شمال استان یزد* زاده شد. پدرش، رضا، شیرینیفروش و مادرش، صغری غفار، خانهدار بود. محمدرضا پنج برادر و دو خواهر داشت (اداره ... ).
محمدرضا دورۀ ابتدایی را در دبستان آیتالله حائری و راهنمایی را در مدرسۀ حاج شیخ محمد حائریان در زادگاهش گذراند. او همزمان با تحصیل در سالهای ۱۳۵۶-1357 ش، فعالیتهای سیاسیاش را با شعارنویسی و توزیع عکس و اعلامیههای امام خمینی (ره)، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در سطح شهر آغاز کرد. افزونبر این، در راهپیماییها شرکت و دیگران را نیز به این امر ترغیب میکرد تا آنجا که گاه، بهسبب خطرهای احتمالی، با مخالفت خانواده روبهرو میشد؛ اما در پاسخ به ابراز نگرانیها، میگفت: «انسان یک مرگ دارد و آنهم چه بهتر که در راه دین اسلام و کشور اسلامی خود باشد». (تحقیقات ... ، بش). فعالیتهای مبارزاتی او تا آنجا پیش رفت که در تظاهرات، اطلاعیههای امام خمینی (ره) را برای مردم میخواند و همین امر سبب شد که شهربانی او را دستگیر کند. سرانجام، با تلاشهای آیتالله سید روحالله خاتمی، از روحانیان پرنفوذ اردکان، آزاد شد؛ پسازآن، با مشارکت در پایینکشیدن مجسمۀ شاه در پارک شهر اردکان، فعالیت مبارزاتی خود را گستردهتر کرد. همزمان، از درس خواندن نیز غافل نبود و دورۀ متوسطه را در دبیرستان شرف اردکان (ماندگار شرف بعدی) در رشتۀ فرهنگ و ادب آغاز کرد؛ اما از سال دوم دبیرستان، به توصیۀ پدرش، درس را رها کرد و در حوزۀ علمیۀ امام صادق(ع) اردکان، به تحصیل علوم دینی پرداخت و توانست دورۀ مقدماتی علوم حوزوی را در محضر استادانی مانند آیتالله سید روحالله خاتمی بگذراند. محمدرضا در زمان تحصیل، برای تأمین هزینههای زندگی، به بنایی و کارگری نیز میپرداخت (احمدی اردکانی، محمدعلی).
در آبان ۱۳۶۰، به عضویت بسیج درآمد و برای گذراندن دورۀ آموزشی به اصفهان اعزام شد؛ پس از آموزش، با پیوستن به تیپ ۸ نجف اشرف در این عملیاتها حضور یافت: ۱. محمد رسولالله(ص) (13 دی ۱۳۶۰)، در جبهۀ شمالی، در منطقۀ بیاره و طویله در شرق عراق، با هدف پاکسازی و تأمین مرز بینالمللی در منطقۀ اورامانات، در قالب نیروی کمک آر.پی.جیزن؛ ۲. بیتالمقدس (10 اردیبهشت ۱۳۶۱)، در جبهۀ جنوبی، غرب رود کارون، با هدف آزادسازی خرمشهر و هویزه و جادۀ اهواز ـ خرمشهر، خارجکردن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد و نیز جادۀ اهواز ـ آبادان از بُرد توپخانۀ دشمن و تأمین مرز بینالمللی، با سمت تکتیرانداز، که در این عملیات، از ناحیۀ کتف مجروح شد؛ ۳. رمضان (22 تیر ۱۳۶۱)، در جبهۀ جنوبی، در منطقة شرق بصره، با هدف تهدید آن و حضور در حاشیۀ شطالعرب، با سمت تکتیرانداز؛ ۴. محرم (۱۰ آبان ۱۳۶۱)، در جبهۀ جنوبی، عین خوش و زبیدات با هدف تصرف سرپل در منطقۀ العماره و آزادسازی ارتفاعات مرزی، با سمت آر.پی.جیزن در گروهان ۲ گردان شهید صدوقی*، که در این عملیات، براثر موجگرفتگی مجروح شد؛ و ۵. والفجر ۲ (۲۹ تیر ۱۳۶۲)، در جبهۀ شمالی در منطقۀ حاج عمران با هدف تصرف آن و کنترل معابر تردد نیروهای دشمن، با سمت آر.پی.جیزن (اردکانی، محمدعلی؛ سپاه، گواهی مسئولیت؛ کمالی اردکانی).
احمدی اردکانی بعد از تشکیل تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر* در مهر همان سال، به این تیپ منتقل و فرمانده دستۀ گروهان ۲ از گردان ۀفاطمبببالزهرا(س)* شد که در آن زمان، در خط پدافندی طلائیه مستقر بود؛ پسازآن نیز در عملیات بدر (20 اسفند ۱۳۶۳)، در جبهۀ جنوبی تالاب هورالهویزه (هورالعظیم، غرب دشت آزادگان)، با هدف قطع جادۀ بصره ـ العمارة عراق و تهدید بصره از شمال، با سمت مسئول تیم اطلاعات-وعملیات در گروهان مستقل حزبالله، شرکت کرد و در جریان آن، دو دستش مجروح شد (کمالی اردکانی) و برای مداوا به یزد رفت. پس از بهبودیافتن، بار دیگر، به جبهه و همان تیپ بازگشت و مسئول شناسایی گردان امام علی(ع)*، در عملیات قدس ۵ (15 مرداد ۱۳۶۴)، در جبهۀ جنوبی، تالاب هورالهویزه با هدف تصرف پاسگاه الیج در آن منطقه شرکت کرد. در ادامه، در تک پشتیبانی عملیات والفجر ۸ (20 بهمن ۱۳۶۴)، در جزایر امالرصاص و امالبابی (هر دو از جزایر اروندرود و جزو خاک عراق)، با همان سمت حضور یافت که در جریان همین عملیات، براثر اصابت ترکش به پا و سینه به شهادت رسید. پیکرش پس از تشییع در بهشت شهدای اردکان به خاک سپرده شد (سپاه، گواهی شهادت).
شهید محمدرضا احمدی اردکانی رزمندهای فعال و پرتلاش بود. او را به خوشاخلاقی و خوشرویی وصف کردهاند. هر جا غیبت کسی میشد، او بهسرعت محل را ترک میکرد. به نماز اول وقت و جماعت بسیار اهمیت میداد. شرکت در نماز جمعه را مهم میدانست و سفارش میکرد که مبادا، نماز جمعه را رها کنید. به خواندن دعا و قرآن انس فراوان داشت. سورۀ واقعه را هر شب تلاوت میکرد و همیشه در برگزاری دعای کمیل در حوزه پیشقدم بود (احمدی اردکانی، محمدعلی).
در قسمتی از وصیتنامۀ شهید آمده است: «عزیزانم، با دنیا دوست نباشید که شما را به هلاکت میرساند. همه باید قرآن یاد بگیریم و یاد بدهیم و به دستوراتش عمل کنیم که سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت در آن است. روحانیت عزیز، شما وارثان پیامبرانید و خیلی مسئولیت بر دوش شما هست، فریب زرق و برق دنیا را نخورید و با مردم گام بردارید، ارتباطتان را با مردم و دانشجو روز به روز بیشتر کنید.امام را یاری کنید و نماز بخوانید و در نماز جماعت شرکت کنید که جنگ برای ما نماز است و نماز شبتآنهم ترک نشود» (بش).
مآخذ: احمدی اردکانی، محمدرضا، وصیتنامه، سند مورخ ۱۹ بهمن ۱۳۶۴، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ احمدی اردکانی، محمدعلی (برادر شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۲۰ فروردین ۱۳۹۹؛ ادارۀ ثبتاحوال شهرستان اردکان، شناسنامه، سند بیتا، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ تحقیقات منتشرنشدۀ بنیاد شهید و امور ایثارگران استان یزد (زندگینامة شهید محمدرضا احمدی اردکانی)، بیتا، موجود در همانجا؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد، گواهی شهادت، سند مورخ ۲۱ اسفند ۱۳۶۴، سند بش، موجود همانجا؛ همان، گواهی مسئولیت، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ کمالی اردکانی، جواد (مسئول وقت اطلاعاتوعملیات تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با مؤلف، ۱۸ فروردین ۱۳۹۹.
/الهه آقابابایی اردکانی/